نصرتالله تاجیک نوشت: ضرورت دارد دولت این سه جزیره را مانند بعضی شهرستانها منطقه ویژه گردشگری کند و آثار دو، سه ساله آن را با بیست، سی سال اخیر مقایسه کند! حال جزایر خیلی خوب نیست! حتی در شأن موقعیت استراتژیکیشان هم نیست!
نصرتالله تاجیک در یادداشتی با عنوان «جزایر سهگانه و راه پیش رو!» در روزنامه اعتماد نوشت: در سه شماره قبلی این یادداشتها در مورد جزایر سهگانه و اقدامات امارات، راه طی شده را ترسیم نمودم و چند بار تاکید کردم مشکل جزایر ایرانی-اماراتی نیست و دایرهای فراتر دارد و تابعی از متغیرهای متعدد ازجمله عوامل سیاسی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، موقعیت، اقتدار و قدرت ایران در منطقه و ترس امارات از پهنه ژئوپلیتیکی ایران، رویکرد سیاست خارجی ایران و بازیهای منطقهای و بینالمللی است، ولی حلش فقط به دست ایران و امارات است! نوشتم شیخ زاید با درک موقعیت و جایگاه ایران و بازی با این کارت به تثبیت حکومت نوپای خود پرداخت اما برعکس ایران نتوانست از این موقعیت در فاصله سالهای ۵۷-50 بهره ببرد و استخوان لای زخم انگلیسی را درمان کند! ولی جانشین او در پرتو تحولات منطقهای و بینالمللی و تحولات سیاست خارجی ایران بهجای همکاری با حکومت نوپای بعد از انقلاب برای حل این استخوان لای زخم، راه بینالمللی کردن موضوع را بر دوجانبه ترجیح داد که نهایت سایهاش بر روابط دو کشور سنگینی میکند!
البته ایران نیز بیتقصیر در این زمینه نبود! زیرا اگرچه امارات از قدرت و پهنه ژئوپلیتیکی ایران احساس آسیب میکند و این ریشه سیاسی، تاریخی، ژئوپلیتیکی، روانشناختی آلنهیان و بازی منطقهای و بینالمللی دارد اما اگر ایران و امارات به سازوکار بینالمللی، حمایت کشورها و اسناد خود دل خوش کنند وقت و منابع خویش را هدر دادهاند! مشکل جزایر محرک خارجی دارد ولی دیگران نمیتوانند آن را حل کنند! باید دو طرف با واقعبینی، مواضع منطقی، توافقات قبلی و مساعی جمیله سوءتفاهم در ابوموسی را رفع کنند. در این زمینه خروج سیاست خارجی ایران از توازن و درگیری بیش از حد و غیرضروری ایران و غرب و تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران و کاهش انسجام داخلی، به حکام امارات کمک کرد تا پشتوانه لازم برای اجرای این سیاست جدید و یارگیری بینالمللی را به راحتی انجام دهند، زیرا بخشی از حمایت کشورها از این اقدام امارات برای انتقامگیری از ایران است و نه محق دانستن امارات در این ادعایش! و هم بر اثر تحریمها با وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به امارات که هم از توبره میخورد هم از آخور! و با تقسیم کار بین دوبی و ابوظبی دست ایران زیر ساطور این کشور قرار گرفته و تا حدی در مقابل این سیاست بینالمللی کردن موضوع جزایر منفعل شود!
اخبار مرتبط
پس با این مقدمه راه پیش رو روشن است. روش صدور بیانیه و تاکید بر مواضع و حقوق ایران از سوی سخنگویان در قبال یارگیری امارات به منظور بینالمللی کردن موضوع جزایر دیگر در مورد مسائل ادعای سرزمینی جواب نمیدهد و به بستر ژئوپلیتیکی موضوع توجه بیشتر و سیاستگذاری جدیدی کرد و نیاز به یک مدل سه ضلعی داریم که جزایر، امارات و تنطیمات سیاست خارجی هر یک در یکی از اضلاع آن قرار میگیرند:
۱- جزایر: جزایر هر چه سریعتر باید از این وضعیت خارج و مردمی شوند. جزایر نیاز به سرمایهگذاری و طرحهای توسعهای توسط بخش خصوصی دارد. مردم ایران جدای از هرگونه تفکر سیاسی اجتماعی و با تعصب ملی نسبت به آب و خاک ایران و مخصوصا این جزایر، اگر دید امنیتی از سه جزیره حذف و راه برای سرمایهگذاری بخش خصوصی فراهم شود با پول خود جزیره را آباد خواهند کرد. این توسعه زیرساختهای جزیره توسط ایرانیان مانع از کاربرد استراتژیکی جزیره نیست، بلکه تقویتکننده آن است. مسکونی کردن جزایر و راه افتادن جریان آزاد مبادله پول، کالا و ملک حیات طبیعی را در جزایر ساری و جاری خواهد ساخت. ضرورت دارد دولت این سه جزیره را مانند بعضی شهرستانها منطقه ویژه گردشگری کند و آثار دو، سه ساله آن را با بیست، سی سال اخیر مقایسه کند! حال جزایر خیلی خوب نیست! حتی در شأن موقعیت استراتژیکیشان هم نیست!
۲- امارات: گفتوگو با امارات تمهیداتی میطلبد و بدون آن مذاکره توفیقی نخواهد داشت. در شرایط کنونی که امارات احساس میکند دست برتر را دارد اراده گفتوگو که بعید میدانم و حتی تحقق آن جواب نمیدهد! اگر تاکید بر حسن همجواری را محور رابطه با امارات قرار دادهایم حداقل بعد از بیانیه مشترک امارات با چین و روسیه دیگر جواب نمیدهد و ضرورت دارد جنبه و بستر تاریخی موضوع نیز مورد عنایت قرار گیرد! از جمله این تمهیدات در قدم اول قطع وابستگی اقتصادی از دوبی است! برای خروج از بازی پلیس خوب و بد که در یادداشت قبلی نوشتم ضرورت دارد شیخ محمد بن راشد حاکم دوبی متوجه شود که تداوم سیاست ابوظبی و محمد بن زاید برای بینالمللی کردن موضوع جزایر میتواند منجر به قطع رابطه سیاسی دو کشور هم گردد! باتوجه به معضلاتی که در سیاست خارجی داریم و موضوع تحریمها به عنوان سیاست واقعبینی باید جایگزینی در میان کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس برای بخش خصوصی کشور پیدا کرد تا بتواند همین خدماتی که دوبی به تجار میدهد با کم و زیاد به ایرانیها بدهد.
۳- سیاست خارجی: بخشی از فشاری که روی جزایر بر ایران وارد میشود و فرصت طلایی به امارات داده به دلیل خروج سیاست خارجی ایران از توازن یا موازنه مثبت است. انتظار میرفت دولت چهاردهم بتواند کمی فرمان سیاست خارجی را بچرخاند! اما به راحتی دیدیم که ائتلاف عبری-عربی-غربی عنایت دارد ایران را از طریق سیاست خارجیاش و مشغول نگه داشتن دایمی دولت و حکومت و ناامیدی مردم از تغییر تضعیف کند و نه با کودتا یا جنگ! دستگاه عامل سیاست خارجی باید خود را از این گردونه خلاص کند تا کشور را از این گردنه عبور دهد! یک پیچ تاریخی که ناموس خلقت بر تابلوی بزرگی در ابتدای آن نوشته رانندگان عزیز برای عبور به سلامت از این گردنه به عوامل سیاسی، ژئوپلیتیکی، میزان انسجام ملی، اقتدار و قدرت ایران دقت کافی مبذول تا اشتباه محاسبه نداشته باشید! انشاءالله!
نظرات کاربران :