آقای حدادعادل در گردهمایى ائتلاف اصولگرایان گفتهاند: “در گذشته بلندگوهاى تبلیغاتی بیگانه به مردم اصرار مىکردند در انتخابات شرکت نکنید، اما حالا چه اتفاقى افتاده که شبکه صهیونیستى من و تو براى انتخابات برنامه میسازد … هر ۶ ساعت یکبار علیه ائتلاف اصولگرایان در فضای مجازی دروغ پراکنی میکنند؟”
در این شکی نیست که اصولگرایی دو دشمن دارد، یکی دشمنان و مخالفان این اصول چه در داخل و چه در خارج، دوم، اصولگرایان تخطیکننده از اصول. دسته دوم پیاده نظام دسته اول هستند، اصلا حیات سیاسی دسته اول در گرو وجود دسته دوم است. خدمتی که پارهای اوقات، کوچکزاده، رسایی، کریمیقدوسی، شریعتمداری و امثالهم به مخالفان اصول و ارزشهای انقلاب میکنند، شاید کل شبکههای خارجی نتوانند بکنند. یادمان نرفته بدبینی و ضربه سخت و بیسابقهای که احمدینژادیسم به ارزشها، اصول و آرمانهای انقلاب زد کل کنگرۀ آمریکا تا صد سال نمیتوانست بزند!
آقای حداد!
بهتر نیست این همه میخ طویله به چشم دیگران میزنیم، یک سوزن کوچک به خودمان نزنیم؟! بهتر نیست کمی به فکر اصلاح رفتار و مدل سیاسی خود باشیم؟ ببینیم با این همه تریبون چرا احتیاج پیدا کردیم به تاکسی نماینده مجلس خودمان با آجر و سنگ و فحش ناموسی حمله کنیم تا شاید میدان را خالی کند؟ چرا به این نتیجه رسیدیم که با مهر و لنگهکفش به یکی از سران قوا که اتفاقا اصولگرا هم هست حمله کنیم؟ سخنرانی بهم بزنیم، شیشه بشکنیم، در مجلس، رئیسجمهور کشور را جاسوس فقهی بخوانیم، به تیم مذاکرهکننده از پشت خنجر بزنیم، کلام رهبری را در روز روشن در تیتر یک روزنامهمان برای منافع حزبیمان عوض کنیم، مبانی را کنار گذاشته و رفتار بیصداقت و متملقانه در تایید و تخریب پیش بگیریم و بعد بارها مورد عتاب تند رهبری قرار بگیریم، اما همیشه همه عالم را مقصر و توطئهگر و دشمن بپنداریم جز خودمان؟
چه لزومی دارد برخی از مهمترین چهرههای نهادهای مقدس و معتبر در همایشهای انتخاباتی اصولگرایان شرکت کنند؟ آیا این کار جز ایجاد هزینه و بیاعتمادی مردم فایدهای دارد؟
چه لزومی دارد برخی مقامات نظامی- که البته شکی در اخلاص و فداکاریشان که قبلا آن را در میدان ایثار و شهادت اثبات نمودهاند- مرتب راجع به انتخابات اظهار نظر سیاسی کنند؟
چه لزومی دارد مرتب از رد صلاحیت و فتنه ثبت نام و فتنه اکبر و اصغر سخن بگوییم و جامعه را ملتهب و حساس کنیم؟ و بعد در عمل یا باید رد صلاحیت گسترده باشد یا میدان را باز بگذاریم که با این التهابآفرینی، بازی دوسر باخت برای اصولگرایان رقم خواهد خورد.
به نطر میرسد برخی از ما بقدری خرابکاری داریم که رسانههای دشمن، کافی است فقط آنها را بدون هیچ توضیح و تحلیلی انعکاس دهند!
نتیجه این رفتارها این است که به نظر میرسد امروز از مشارکت حداکثری واهمه داریم.
نکند روزی برسد که دشمن بفهمد که ما به دست خودمان و با تندروی و بیتقواییهای سیاسی بلایی به سر اعتماد مردم آوردهایم که باید شرکت در انتخابات را فریاد بزنند تا به گوش مسئولان برسانند که حرف مردم چیز دیگری است و اگر مردم اصل نظام و انقلاب را دوست داشته باشند که دارند، با رفتار غلط ما، کم کم از آینده ناامید شوند و ما خود به دست خود به سمت اراجیف کاذب دشمن هلشان دهیم.
روزی بسیاری از بزرگان نسبت به آینده هشدار دادند و ما آنها را به همه چیز متهم ساختیم و امروز بجای عذرخواهی، مجرمشان هم میدانیم. هشدار بزرگان را جرم و گناه ندانیم، چراغ راه ببینیم.
نظرات کاربران :