حجتالاسلام علیرضا پناهیان، روحانی مشهور و محبوب قشر حزباللهی، که طی سالهای اخیر مباحث مختلفی را در منبرهایش یا گفتگو با رسانهها مطرح کرده، بعد از انتشار اسناد شراکت با یکی از متمولین، با سخنانش شگفتیساز شد.
عمار کلانتری: حجتالاسلام علیرضا پناهیان، روحانی مشهور و محبوب قشر حزباللهی، که طی سالهای اخیر مباحث مختلفی را در منبرهایش یا گفتگو با رسانهها مطرح کرده، بعد از انتشار اسناد شراکت با یکی از متمولین، با سخنانش شگفتیساز شد.
وی شراکت این کارخانهدار در منزلش را هدیه و کمک او توصیف کرد و در توجیه این رویه گفت: «امام هدیهای زندگی میکرد، مقام معظم رهبری هم با هدیه رفقایش زندگی میکند. ما هم همین طور. من اگر شرایط مادی زندگیام را برایتان تعریف کنم، برایم اعانه جمع میکنید.»
آقای پناهیان که از افراد بانفوذ در مفهومسازی بین اقشار حزباللهی و حتی برخی مسئولان در حاکمیت است، در سالهای اخیر دیدگاهها و نظرات متعدد خود را مطرح کرده که به دلایل مختلف از جمعیت زیاد پای منبرش گرفته، تا صداوسیما و دیگر رسانههای حاکمیتی و فضای مجازی، انتشار و اثرگذاری زیادی داشته است؛ اما همواره یکی از مفاهیم مورد تاکید او «ولایت» بوده و بارها در باب برتری و اهمیت این مفهوم داد سخن داده است. با این حال آنچه او برای دفاع از خود به امام و رهبری استناد کرد، اقدام عجیبی بود که میتواند زمینهساز بسیاری از سوءتفاهمات درباره رهبران انقلاب شود و در این خصوص اشاره به چند نکته لازم است:
۱- آقای پناهیان از دو دهه قبل علاوه بر وعظ و منبر، مقطعی مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه هنر بوده و در مقاطع دیگر نیز به تدریس در دانشگاه یا حضور در جلسات و.. اشتغال داشته که این موارد طبعا آوردههای مالی متعارف در حد گذران زندگی دارد و بسیاری از استادان حوزه و دانشگاه از همین راهها گذران زندگی متعارفی دارند. در عین حال ایشان در قامت یک نخبه فرهنگی اجتماعی، اهل نقد و بررسی و رد و تایید است. صرف نظر از نوع ادبیات ایشان در قبال فلان استاندار و بهمان نمایندگان مجلس که شاید تحت تاثیر جمعیت گرد آمده پای منبر یا ناراحتی و احساس مسئولیت باشد، به هر حال وقتی کسی ظهور اجتماعی، آنتن صداوسیما و رسانههای حکومتی را در اختیار دارد، میتواند مورد طمع اهالی قدرت قرار گیرد تا با برقراری رابطه، از نفوذ اجتماعی ایشان بهره خود را ببرند. در چنین شرایطی به قول ایشان «هدیهای زندگی کردن» میتواند تاثیراتی بر سلوک اجتماعی افراد، به خصوص افرادی با نوع ظهور اجتماعی ایشان داشته باشد. پس یا باید هدیهای زندگی کردن را کنار گذاشت یا آن را شفاف کرد.
۲- آنچه گفته شد، با سخنان خود آقای پناهیان هم تطابق دارد. ایشان در مصاحبه با سایت رهبری در تبیین توفیق ناکافی در استقرار عدالت گفته است: «عامل سومی که در نخبگان و خواص جامعه یا سیاسیون و افراد ذی نفوذ هر کدام به سهمی موجب این شد که ما به عدالت به نحو مطلوب نرسیم، بعضی از مصلحتاندیشی هایی است که بین نخبگان جامعه بالأخره رواج پیدا می کند. اینها رودروایسی می کنند با یکدیگر، در مقابل یکدیگر کوتاه می¬آیند و این وسط عدالت قربانی می شود و مردم فراموش می شوند. اگر نخبگان جامعه حُریت خودشان را حفظ کنند و حتی درباره رفقای خودشان و نه فقط درباره رقبای خودشان، بتوانند با جدیت عدالت را مطالبه کنند، کار عدالت بهتر به سامان خواهد رسید. وقتی که مسامحه میکنند و سختگیری نمیکنند تا آنها هم با اینها سختگیری نکنند، خب بی¬عدالتی زمینه¬اش فراهم می¬شود و کسانی که کار دستشان هست فضا را برای خودشان آماده می-بینند که رانت¬خواری کنند و مشکلات دیگر را پیش بیاورند.»
۳- ارائه هدیه به سیاسیون و نخبگان و.. مختص کشور ما نیست. در کشورهای دیگر دنیا هم افرادی یا از سر علاقه یا بابت تشکر و جبران زحمت و یا به طمع تاثیرگذاری، به افراد مشهور و نخبه هدایایی میدهند. اما راهکاری که در بسیاری از کشورها برای جلوگیری از مفسدهانگیزی این هدایا استفاده میشود، شفافیت است. به عنوان نمونه، نمایندگان پارلمان یا مقامات دولتی از ردهای به بالاتر متعهدند هدایایی را که میگیرند، در سامانهای ثبت کنند تا مردم و نظارتکنندگان هم مطلع باشند و مانع اقدام این مسئولان به نفع هدیهدهندگان شود و برای اعلام نکردن هدایای گرانقیمت نیز جرایم سنگین و پشیمانکننده وضع میکنند. گرچه کشور ما هنوز در استفاده از چنین سامانههایی در ابتدای راه است، خوب است حجتالاسلام پناهیان که سال گذشته نمایندگان مجلس را به خاطر رای ندادن به شفافیت در آرایشان شماتت میکرد، پیش قدم شود و اگر هدایای گرانقیمتی از افراد مختلف گرفته، اعلام کند. تا هم زمینه افشاگری علیه خود را ببندد و هم مانع تبعات سوء طمعهای احتمالی شود.
۴- هنوز چند هفتهای از پخش دادگاه اکبر طبری، فرد موجهی که معاونت دفتر رئیس دستگاه قضا به او سپرده شده بود، نگذشته و به یاد داریم وی چگونه در واکنش به اتهام دریافت رشوه، آنها را کمکهای دوستانش میخواند و از دوستانی سخن میگفت که حاضر بودند کل لواسان را به نامش بزنند و در عالم رفاقت و هدیه و… چه کارها که برای هم نکرده بودند!
۵- فارغ از این موارد، به موضوع اصلی بازگردیم و آن ادعای جناب پناهیان، درباره «هدیهای زندگی کردن امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری» است. این که امام و رهبر انقلاب علاقمندان زیادی در داخل و خارج کشور داشته و دارند و ممکن است تمایل به دادن هدایایی به ایشان داشته باشند، طبیعی است. با این حال ادعای هدیهای زندگی کردن رهبران انقلاب، زمانی که صحبت از هدیه دادن خانه به جناب پناهیان است، ذهنیتهای دیگری ایجاد میکند که بعید است قرین صحت باشد.
ماجرای اصرار امام خمینی (ره) بر دادن اجاره خانه کوچک خود در جماران مشهور است. همچنین زندگی ساده و متعارف رهبر انقلاب که بعضا از سوی نزدیکان ایشان تشریح میشود، نیاز به هدایای کلان این گونه ندارد. البته گاهی هدایایی، چون انگشتر و گردنبند و.. برای امام ارسال میشده که طبق نقل حجتالاسلام رحیمیان، از اعضای دفتر امام (ره)، این موارد را در ملاقاتها به فرزندان شهدا هدیه میدادهاند (https://www.yjc.ir/fa/news/۴۸۱۷۶۱۰) و به نظر میرسد رویه حضرت آیتالله خامنهای نیز همین باشد.
۶- روشن است که هرچه مقام و مرتبت و نفوذ و قدرت فردی بالاتر باشد، تاثیر سوء هدیه نیز میتواند بیشتر باشد. طبیعی است رهبر انقلاب به عنوان عالیترین مقام کشور که شبانه روز در حال فعالیت هستند و مجموعه دفتر ایشان نیز در حال تدارک انجام وظیفه سنگین رهبری توسط ایشان است. در این میان ادعای هدیهای زندگی کردن ایشان میتواند تبعات زیادی داشته باشد و مشخص نیست چرا حجتالاسلام پناهیان که در نوع سخنانش بر فدا شدن برای ولایت به جای فدا کردن ولایت برای خود تاکید دارد، چنین ادعای گزافی را مطرح کرده است.
نظرات کاربران :