“از انقلاب سال ۱۹۷۹، مقدار سرانه ذخایر آب تجدیدپذیر ایران به نصف رسیده و به سطحی رسیده که معمولا با معیار کمبود آب مرتبط است. از همه دردسرسازتر، در مناطق وسیعی از کشور (ایران)، تقاضا برای آب آشامیدنی، از ذخیره (آب) یک سوم سال بیشتر است. ۱۴ سال خشکسالی، در کنار مدیریت ضعیف منابع از جمله تکنیکهای ناکارآمد آبیاری، مدیریت غیرمتمرکز آب، اعطای یارانه به محصولات پرمصرف مانند گندم و سدسازی، در بوجود آمدن مشکل سهیم بوده است. در نتیجه، بخشهایی از کشور در حال تجربه ناآرامی مرتبط با کمبود آب است. ”
وبگاه اروپایی: ایران با بحران انفجاری محیط زیستی مواجه است
فرارو- بحران آب در ایران، باعث تشدید مهاجرت از روستا به شهر و افزایش بیکاری میشود. در نتیجه، نارضایتی عمومی را افزایش میدهد.
به گزارش فرارو، کاهش بارندگی و خشکسالی از جمله پدیدههایی هستند که در سالهای اخیر گریبان ایران را گرفتهاند. بحران کمآبی در کشور به طور فزاینده باعث نگرانی برخی از کشاورزان شده و ناظران درباره تبعات آن هشدار میدهند. وبگاه اروپایی مدرن دیپلماسی طی یادداشتی به قلم جیمز دورسی، کارشناس ارشد مدرسه مطالعات بین المللی راجاراتنام، به بررسی تبعات سیاسی و اجتماعی خشکسالی در ایران پرداخت و آن را یک “بحران میحط زیستی انفجاری” توصیف کرد.
دورسی معقتد است ایران به لحاظ محیط زیستی شرایطی مشابه سوریه دارد که به بحران سوریه منجر شود. ایران هم مانند سوریه، با خشکسالیای مواجه است که برای بیش از یک دهه، اکثر مناطق کشور را تحت تاثیر قرار داده است. بارندگی در ایران، در نیم قرن گذشته به پایینترین سطح خود رسیده است. در اعتراضات سالهای اخیر ایران، بخصوص در استانهای آذربایجان و خوزستان، مسئله کمآبی، برجسته بوده است.
به گفته این کارشناس، ناآرامی در این مناطق اهمیت مضاعفی دارد. زیرا ایران نگران است که نفرت محمد بن سلمان، ولیعهد فعال عربستان و دولت ترامپ در قبال ایران با انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، تقویت شود.
دورسی با اشاره به مواضع مداخلهجویانه بولتون و بن سلمان درباره ایران نوشت: “با این حال، نگرانی درباره تنزل محیط زیستی و نزاع سیاسی محتمل آن، فراتر از این نگرانی است که مبادا این مسئله مداخله قدرتهای خارجی را تسهیل کند. ”
اخیرا در اصفهان نیز نگرانیهایی درباره خشکسالی ایجاد شده است. اتاق بازرگانی اصفهان، اواخر سال گذشته گزارش داد که، خشکی حوض آبریز زایندهرود، چیزی حدود دو میلیون کشاورز – معادل ۴۰ درصد جمعیت محلی حوضه زاینده رود- را از درآمدشان محروم کرده است.
وبگاه المانیتور به نقل از کلودیا سادوف، مدیر کل انستیتوی مدیریت بین المللی آب، نوشت: “بیش از ۹۰ درصد جمعیت و تولید اقتصادی ایران در مناطقی مستقر هستند که دارای کمبود شدید یا بسیار شدید آب هستند. این به لحاظ درصد، دو تا سه برابر میانگین جهانی است و در قالب ارقام قطعی، نشان میدهد که مردم و تولید ایران بیش از هرکشور دیگری در خاورمیانه و شمال آفریقا در معرض خطر هستند. ”
گروهی از افسران نظامی بازنشسته آمریکا در دسامبر گذشته گفتند: “از انقلاب سال ۱۹۷۹، مقدار سرانه ذخایر آب تجدیدپذیر ایران به نصف رسیده و به سطحی رسیده که معمولا با معیار کمبود آب مرتبط است. از همه دردسرسازتر، در مناطق وسیعی از کشور (ایران)، تقاضا برای آب آشامیدنی، از ذخیره (آب) یک سوم سال بیشتر است. ۱۴ سال خشکسالی، در کنار مدیریت ضعیف منابع از جمله تکنیکهای ناکارآمد آبیاری، مدیریت غیرمتمرکز آب، اعطای یارانه به محصولات پرمصرف مانند گندم و سدسازی، در بوجود آمدن مشکل سهیم بوده است. در نتیجه، بخشهایی از کشور در حال تجربه ناآرامی مرتبط با کمبود آب است. ”
دولت ایران، با تشخیص آب به عنوان یکی از فوریترین مشکلات ایران، به این نتیجه رسید که عدم مدریریت درست منتهی به کمبود شدید آب، این خطر را به همراه دارد که به نماد ناتوانی دولت در ارائه خدمات عمومی تبدیل شود. دولت به دنبال این بوده است که با ترویج مصرف کم و محافظت از آب، توقف سدسازی، مقابله با تبخیر آب از طریق احداث شبکه توزیع زیرزمینی آب، معرفی متر آبی در کشاورزی، ترغیب کشاورزان به کاشت محصولات کم مصرف و چندبرابر کردن تاسیسات تصفیه آب، بحران کمآبی را مدیریت کند.
با توجه به نقش عمده کشاورزی در استفاده غیربهینه از آب، مقامات ایران نگران هستند که بحران آب، مهاجرت از روستا را به شهر تسریع کرده و نارضایتی عمومی را افزایش دهد. نویسنده در ادامه، به خشکسالیهای چنددههای در سوریه اشاره میکند که به کشاورزان آسیب زد و زمینه بروز ناآرامی را بوجود آورد.
به گفته این کارشناس، خطر محیط زیستی برای ایران واقعی است. عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی، در سال ۲۰۱۵ هشدار داد که اگر بحران آب حل نشود، ۵۰ میلیون ایرانی در ۲۵ سال آینده مجبور به مهاجرت خواهند شد.
دورسی مدعی شد که بحران محیط زیستی که باعث مهاجرت و بیکاری شود، نارضایتی را افزایش داده و خطر دگرگونی سیاسی را به همراه میآورد.
نظرات کاربران :