به گزارش «تابناک»، در آبان ماه سال ۱۳۹۰ و در اواخر دولت «محمود احمدی نژاد» بود که رهبر معظم انقلاب طی سخنانی در سفری که به کرمانشاه داشتند از احتمال تغییر نظام سیاسی ایران از “ریاستی”به “پارلمانی” سخن گفتند، موضوعی که اگرچه ایشان زمان تحقق آن را منوط به صلاح کشور و زمان آن را “احتمالاً در آینده دور” دانستند، اما اکنون با گذشت ۶ سال از سخنان ایشان زمزمه احتمال بازنگری در قانون اساسی توسط برخی نمایندگان مجلس مطرح می شود.
چگونه میتوان قانون اساسی را مورد بازنگری قرار داد؟
فصل چهاردهم قانون اساسی که شامل یک اصل است به “بازنگری در قانون اساسی” اختصاص دارد. این اصل در نخستین قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود نداشت و در اصلاحات سال ۶۸ بدان اضافه شده است . اصل یکصد و هفتاد و هفتم – که آخرین اصل قانون اساسی است – می گوید:

« بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می گیرد:
مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رئیس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با ترکیب زیر پیشنهاد می نماید:
۱ – اعظای شورای نگهبان.
۲ – رؤسای قوای سه گانه.
۳ – اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۴ – پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری.
۵ – ده نفر به انتخاب مقام رهبری.
۶ – سه نفر از هیأت وزیران.
۷ – سه نفر از قوه قضائیه.
۸ – ده نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی.
۹ – سه نفر از دانشگاهیان.
شیوه کار و کیفیت انتخاب و شرایط آن را قانون معین می کند. مصوبات شورا پس از تأیید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آراء عمومی به تصویب اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسی برسد. رعایت ذیل اصل پنجاه و نهم در مورد همه پرسی “بازنگری در قانون اساسی” لازم نیست. «اصل ۵۹ می گوید:”در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است. »
در چه اصولی از قانون اساسی میتوان بازنگری کرد؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ در رفراندوم عمومی به تأیید مردم رسید ، اشاره ای به بازنگری قانون اساسی نداشت، اما تأکید بر تغییرناپذیر بودن برخی اصول (مانند اصل ۱۲ که در آن آمده است”دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است”) و نیز شرط عقل ، بیانگر این بود که می توان در سایر اصول تغییراتی با رأی مردم داد.
از این رو ،امام خمینی در اواخر عمرشان به تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ خطاب به رئیس جمهوری وقت هیئت اصلاح قانون اساسی را معرفی و حدود اختیارات آن را مشخص کردند تا طی مهلت دوماهه ای به این کار اقدام کنند.
متن نامه امام برای بازنگری در قانون اساسی در سال ۶۸
متن فرمان بازنگری در قانون اساسی به شرح زیر است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى خامنهاى ریاست محترم جمهورى اسلامى ایران “دامت افاضاته”
از آنجا که پس از کسب ده سال تجربه عینى و عملى از اداره کشور، اکثر مسئولین و دست اندرکاران و کارشناسان نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران بر این عقیده اند که قانون اساسى با اینکه داراى نقاط قوّت بسیار خوب و جاودانه است، داراى نقایص و اشکالاتى است که در تدوین و تصویب آن به علت جوّ ملتهب ابتداى پیروزى انقلاب و عدم شناخت دقیق معضلات اجرایى جامعه، کمتر به آن توجه شده است، ولى خوشبختانه مسئله تتمیم قانون اساسى پس از یکى- دو سال نیز مورد بحث محافل گوناگون بوده است و رفع نقایص آن یک ضرورت اجتناب ناپذیر جامعه اسلامى و انقلابى ماست و چه بسا تأخیر در آن موجب بروز آفات و عواقب تلخى براى کشور و انقلاب گردد. و من نیز بنا بر احساس تکلیف شرعى و ملى خود از مدتها قبل در فکر حل آن بودهام که جنگ و مسائل دیگر مانع از انجام آن مى گردید.
اکنون که به یارى خداوند بزرگ و دعاى خیر حضرت بقیه اللَّه- روحى له الفداء- نظام اسلامى ایران راه سازندگى و رشد و تعالى همه جانبه خود را در پیش گرفته است، هیأتى را براى رسیدگى به این امر مهم تعیین نمودم که پس از بررسى و تدوین و تصویب موارد و اصولى که ذکر مىشود، تأیید آن را به آراى عمومى مردم شریف و عزیز ایران بگذارند.
الف- حضرات حجج اسلام و المسلمین و آقایانى که براى این مهم در نظر گرفته ام:.
۱- آقاى مشکینى
۲- آقاى طاهرى خرم آبادى
۳- آقاى مؤمن
۴- آقاى هاشمى رفسنجانى
۵- آقاى امینى
۶- آقاى خامنه اى
۷- آقاى موسوى (نخست وزیر)
۸- آقاى حسن حبیبى
۹- آقاى موسوى اردبیلى
۱۰- آقاى موسوى خوئینى
۱۱- آقاى محمدى گیلانى
۱۲- آقاى خزعلى
۱۳- آقاى یزدى
۱۴- آقاى امامى کاشانى
۱۵- آقاى جنتى
۱۶- آقاى مهدوى کنى
۱۷- آقاى آذرى قمى
۱۸- آقاى توسلى
۱۹- آقاى کروبى
۲۰- آقاى عبداللَّه نورى
که آقایان محترم از مجلس خبرگان و قواى مقننه و اجراییه و قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت و افراد دیگر و نیز پنج نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به انتخاب مجلس انتخاب شده اند.
«مجلس شورای اسلامی نیز در ۵ اردیبهشت ۶۸ افراد زیر را به عنوان ۵ عضو مورد انتخاب مجلس برای عضویت در این هیئت معرفی کرد. این افراد عبارت بودند از : حسین هاشمیان، عباسعلی عمید زنجانی، اسدالله بیات زنجانی، نجفقلی حبیبی و هادی خامنهای»
ب- محدوده مسائل مورد بحث:
۱- رهبرى
۲- تمرکز در مدیریت قوه مجریه
۳- تمرکز در مدیریت قوه قضاییه
۴- تمرکز در مدیریت صدا و سیما به صورتى که قواى سه گانه در آن نظارت داشته باشند
۵- تعداد نمایندگان مجلس شوراى اسلامى
۶- مجمع تشخیص مصلحت براى حل معضلات نظام و مشورت رهبرى به صورتى که قدرتى در عرض قواى دیگر نباشد
۷- راه بازنگرى به قانون اساسى
۸- تغییرنام مجلس شوراى ملى به مجلس شوراى اسلامى.
ج- مدت براى این کار حداکثر دو ماه است.
توفیق حضرات آقایان را از خداوند متعال خواستارم. والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته
۴/۲/۶۸
روح اللَّه الموسوى الخمینى
در این نامه، زمان در نظر گرفتهشده برای این هیأت، دو ماه تعیین شد اما با رحلت امام (ره)، در کار بازنگری قانون اساسی تأخیر ایجاد شد و سه ماه بعد یعنی در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۶۸ همزمان با برگزاری پنجمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، تغییرات این قانون به همهپرسی گذاشته شد و مورد تأیید مردم قرار گرفت.بازنگری در قانون اساسی همزمان با فرمان امام (ره) در همان تاریخ ۴/ ۲/ ۱۳۶۸ شروع شد و ۴۱ جلسه کاری به طول انجامید. در نهایت بیش از ۹۷ درصد شرکت کنندگان به آن رأی مثبت دادند.
تغییرات قانون اساسی ۶۸ نسبت به قانون ۵۸
در همهپرسی قانون اساسی سال ۱۳۶۸ سه ماده قانونی تازه به رأی مردم گذاشته شد و در مجموع، هفت تغییر اساسی در نسخه اولیه قانون اعمال شد.
مواد ارائهشده برای رأیگیری که در واقع تغییرات شکلی بود، عبارت بودند از:
«ماده یک) در تمامی اصول و سرفصلها و مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عبارت «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر مییابد.
ماده دو) عنوان مبحث اول فصل نهم یعنی «ریاستجمهوری» به «ریاست جمهوری و وزراء» تبدیل گردد و عنوان «مبحث سوم» همین فصل (قبل از اصل یکصد و چهل و سوم) به «مبحث دوم» تغییر یابد و عنوان «مبحث دوم، نخستوزیر و وزراء» (قبل از اصل یکصد و سی و سوم) حذف گردد و عنوان «فصل دوازدهم، رسانههای گروهی» به «فصل دوازدهم، صدا و سیما» تغییر یابد و قبل از اصل یکصد و هفتاد و ششم عنوان «فصل سیزدهم، شورای عالی امنیت ملی» و قبل از اصل یکصد و هفتاد و هفتم، عنوان «فصل چهاردهم، بازنگری در قانون اساسی» افزوده گردد.
ماده سه) اصول ۵، ۵۷، ۶۰، ۶۴، ۶۹، ۷۰، ۸۵، ۸۷، ۸۸، ۸۹، ۹۱، ۹۹، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۲۴، ۱۲۶، ۱۲۷، ۱۲۸، ۱۳۰، ۱۳۱، ۱۳۲، ۱۳۳، ۱۳۴، ۱۳۵، ۱۳۶، ۱۳۷، ۱۳۸، ۱۴۰، ۱۴۱، ۱۴۲، ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۶۰، ۱۶۱، ۱۶۲، ۱۶۴، ۱۷۳، ۱۷۴ و ۱۷۵ اصلاح میشود و تغییر و تتمیم مییابد و به جای اصول قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ قرار میگیرد و اصول ۱۷۶ و ۱۷۷ نیز به قانون اساسی اضافه میشود و کلیه اصلاحات و تغییرات و جابهجاییها و اضافات در چهل و هشت اصل مدون تصویب میگردد.»
حذف شرط مرجعیت برای مقام رهبری
بر اساس اصل صد و نهم قانون اساسی، شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری عبارت بودند از: «صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت» و همچنین «بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری».
در این مورد حضرت امام خمینی در نامهای به تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ خطاب به آیتالله علی مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی نوشت: «در مورد رهبری، ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند، مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بر عهده بگیرد، قهرا او مورد قبول مردم است، در این صورت او ولیّ منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است.»
به این ترتیب بر اساس تصمیم شورای بازنگری قانون اساسی، در اصل جدید، شرایط و صفات رهبری به این صورت تعریف شد: «صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه، عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام، بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری، در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قویتر باشد مقدم است.»
افزایش اختیارات رهبری
یکی دیگر از تغییرات عمده قانون اساسی در جریان اصلاحیه سال ۱۳۶۸، افزایش اختیارات رهبری بود. در اصل صد و ده اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وظایف و اختیارات رهبری به شرح زیر ذکر شده بود:
«تعیین فقهای شورای نگهبان، نصب عالیترین مقام قضایی کشور، فرماندهی کل نیروهای مسلح، نصب و عزل رئیس ستاد مشترک، نصب و عزل فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تشکیل شورای عالی دفاع ملی مرکب از هفت نفر از اعضای زیر: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر دفاع، رئیس ستاد مشترک، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تعیین دو مشاور، تعیین فرماندهان عالی نیروهای سهگانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع، اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها به پیشنهاد شورای عالی دفاع، امضای حکم ریاست جمهور پس از انتخاب مردم، صلاحیت داوطلبان ریاستجمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد، عزل رئیسجمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای ملی به عدم کفایت سیاسی او، عفو یا تخفیف مجازات محکومین، در حدود موازین اسلامی، پس از پیشنهاد دیوان عالی کشور».
پس از اعمال اصلاحات در قانون اساسی، اختیارات زیر به این اصل افزوده شد:
«تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام، فرمان همهپرسی، نصب و عزل و قبول استعفای رئیس سازمان صدا و سیما، حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه، حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام».
تغییر «ولایت امر» به «ولایت مطلقه امر» و حذف وظیفه یک رئیسجمهور
در اصل ۵۷ قانون اساسی اولیه آمده بود: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت امر و امامت امت، بر طبق اصول آینده این قانون اعمال میگردند. این قوا مستقل از یکدیگرند و ارتباط میان آنها به وسیله رئیسجمهور برقرار میگردد.»
پس از اصلاح قانون اساسی این اصل به صورت زیر اصلاح شد: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال میگردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.»
در اصل ۹۹ اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح شده بود: «شورای نگهبان نظارت بر انتخاب رئیسجمهور، انتخابات مجلس شورای ملی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد.» پس از اصلاح قانون اساسی، حق نظارت و تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز به این اختیارات افزوده شد.
تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام
وظیفه اولیه مجمع تشخیص مصلحت نظام به این نحو تعریف شد که هر گاه شورای نگهبان یکی از قوانین مصوب مجلس را بازگشت داد اما نمایندگان مجلس حاضر به تغییر مصوبه خود نشده و روی تصویب آن تأکید کردند، مجمع وارد عرصه شده و به حل اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان بپردازد.
حذف مقام نخستوزیری
بنا بر قانون اساسی اولیه، رئیسجمهور منتخب مردم موظف بود تا نخستوزیر را برای تشکیل کابینه تعیین کند. پس از انتخاب نخستوزیر از طرف رئیسجمهور و تأیید آن از جانب مجلس، نخستوزیر مسئول تشکیل کابینه و تعیین وزرا بود. رئیسجمهور نیز به روابط بینالمللی کشور و ارتباط با قوای دیگر (مجلس و قوه قضائیه) میپرداخت. اما پس از اصلاح قانون اساسی، مقام نخستوزیری حذف شد و اختیار تعیین کابینه به رئیسجمهور واگذار شد.
تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی
در سال ۶۸ و با اصلاح قانون اساسی، «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر نام یافت. همچنین اصل ۱۷۷ به قانون اساسی اضافه شد که امکان بازنگری را در آینده فراهم میکرد.
در این همهپرسی که در روز ۶ مرداد ۱۳۶۸ و همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد، حدود ۱۷ میلیون نفر شرکت کردند که در این میان حدود ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رأی مثبت دادند.
حال باید دید که پس از گذشت ۲۸ سال از بازنگری در قانون اساسی بار دیگر شاهد بازنگری در قانون اساسی خواهیم بود یا خیر؟ اگر این امر صورت پذیرد باید دید که در چه بخش هایی از قانون انجام بازنگری لازم است و تغییراتی که احتمالا انجام خواهد شد، چه تاثیراتی در آینده سیاسی جمهوری اسلامی ایران برجای خواهد گذاشت؟
حال احتمال می رود طبق آنچه پیشتر از سوی مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۰ عنوان شده و اکنون برخی نمایندگان هم آن را مطرح کرده اند، نظام سیاسی ریاستی تجربه خوبی در این بیست و چند سال نبوده و احتمال دارد در جریان بازنگری دوباره به نظام پارلمانی بازگردیم، اما هنوز درباره کم و کیف تغییرات احتمالی در قانون اساسی در جریان بازنگری سخنی به میان نیامده است.
