رهبر انقلاب: دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است/اگر امیرالمومنین امروز بود بیش از هر چیز “عدالت” را دنبال می‎کرد/بدون استقرار عدل و انصاف، “توحید” معنایی ندارد/هیچ چیز مردم را به قدر مقابله با زیاده‌خواه‌ها و مفت‏خوارها خوشحال نمی‎کند.
04 سپتامبر 2017
ساعت انتشار مطلب : 10:34 | Print This Post Print This Post
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars (No Ratings Yet)
مسائل بنیادی/عدالت/۱: پیشینه و اهمیت عدالتخواهی؛

رهبر انقلاب: دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است/اگر امیرالمومنین امروز بود بیش از هر چیز “عدالت” را دنبال می‎کرد/بدون استقرار عدل و انصاف، “توحید” معنایی ندارد/هیچ چیز مردم را به قدر مقابله با زیاده‌خواه‌ها و مفت‏خوارها خوشحال نمی‎کند

اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعه‌ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید.
رجانیوز – گروه سیاسی: شاید بتوان گفت کلید برجسته شدن دوباره‎ی عدالت در سال‎های پس از انقلاب را بایست در سیاست‎های کارگزارانی و سال‎های پایانی دولت سازندگی جستجو کرد. آن سال‎ها خودروهای لوکس مسئولین و هزینه‎های دکوراسیون جلب توجه می‎کرد، نابرابری‎های اجتماعی و فاصله طبقاتی افزودن شده بود و تورم بالا کار را به برخی ناآرامی‎ها نیز در برخی شهرها کشاند.
به گزارش رجانیوز در همان سال‎ها بود که رهبرانقلاب به انتقاد صریح از دولتمردان پرداختند و فرمودند:«من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همه‌مان این‌طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانه‌ی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابان‎ها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعه‌ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ی شریفه‌ی “واذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها”(۱) بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش می‌آورد.»
ایشان با ناراحتی ادامه دادند:«اندازه نگهدارید؛ دولت مخارجش زیاد و سنگین است… گاهی از جاهایی گزارش‎های نومیدکننده‌ای می‎رسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش می‎نشیند؛ رعایت کنید. سؤال می‎کنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ می‎گویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی!؟آقایان مسئول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایی ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همین‌طور بی‎حساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و اداره‌ای، ده‎ها ماشین به رنگ‎های گوناگون متعلق به مسئولانِ آن‌جا به چشم می‎خورد!؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟»
رهبر انقلاب افزودند:«گزارش آمده که روحانی عقیدتی، سیاسی در یکی از دستگاه‎ها، خودش ماشین دارد، ولی ماشین دولتی سوار می‎شود! من نوشتم که حق ندارد این کار را بکند. برای من جواب آمد که این کار رویه است و همه می‎کنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که برای خودش لازم است؛ یکی هم خانمش دارد و نمی‎شود که خانمش از این ماشین استفاده‌کند! عجب! این چه حرفی است؟ من الان اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمی‎گرفتم که مرتب ملاحظه‌ی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون می‌آمدم.»
ایشان تأکید کردند:«به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور می‎کند، روحانیون را از مردم دور می‎کند. روحانیون، به تقوا و ورع و بی‎اعتنایی به دنیا در چشم‎ها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمی‎شود در چشم‎ها شیرین ماند. مردم رودربایستی ندارند؛ خدا هم با کسی رودربایستی ندارد.»(۲)
در آن سال‎ها کم‎کم جریان انقلابی آموخت که می‎توان انقلابی بود و نقایص حکومت و مسئولین را توجیه نکرد.جریان انقلابی یاد گرفت که در جایگاه مطالبه قرار گیرد و اجازه ندهد مسئولین به واسطه‎ی جایگاه و منصبشان از زیر بار پاسخگویی بگریزند و خود را مقدس جلوه دهند. این‎گونه بود که کمی بعد به جای شعار “دشمن هاشمی، دشمن پیغبمر است”، مطالبه‎ی عدالت با تأکیدات رهبر انقلاب در کشور پا گرفت.
بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد
ایشان در سال ۸۷ در باب عدالت فرمودند:«همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچمِ توحید را در عالم به اهتزاز درآورند و روح توحید را در زندگی انسان‎ها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه‌ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی‎عدالتی است. لذا شما می‎بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسان‎های والا در طول تاریخ در این راه تلاش نموده‌اند و بشریت را روزبه‌روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواسته‌های انسانی است، نزدیک کرده‌اند.»(۳)
سال رفتار علوی
با این همه باید اما باید اوج کلید خوردن گفتمان عدالتخواهی را به سال‎های پایانی دولت اصلاحات بازگرداند. رهبر انقلاب سال ۸۰ را سال “رفتار علوی” نامیدند تا سیره‎‏ی حکومتی حضرت علی(ع) از تریبون نماز جمعه تهران توسط ایشان بسط داده شود. مقام معظم رهبری در سخنرانی سال ۸۰ ضمن اشاره به رفتار حکومتی حضرت علی(ع) تصریح کردند:«همه‎‏ی کسانى که امیرالمؤمنین را در حدّ این رفتار حکومتى مى‌شناسند، از کوتاهى دوران حکومت آن بزرگوار تأسّف مى‌خورند، به خاطر این است که اگر این روش در سال‏‎هاى متمادى ادامه پیدا مى‌کرد، شاید مسیر تاریخِ عالم عوض مى‌شد. اگر این الگو ادامه پیدا مى‌کرد و چند سالى در اختیار مردم قرار مى‌گرفت، شاید سرنوشت بشریت عوض مى‌شد و این قدرت‎‏هاى متّکى بر فساد و پول و شهوت و زورگویى و بى‌انصافى – که در طول تاریخ در دنیا مشاهده شده و سرنوشت بشر را به تاریکى و سیاهى رقم زده‌اند – به وجود نمى‌آمدند. در حال حاضر این الگو در مقابل ماست.»
بعد از این با یک شیفتگی خاصی به تبیین این مدل و این گفتمان پرداختند و توضیح دادند که امروز باید تلاش کنیم تا خود را به این الگو نزدیک کنیم. ایشان ضمن برشمردن ویژگی‏هایی چون دفاع از مظلوم، کنار نیامدن با ظالم و… فرمودند:«ما اینها را باید دنبال کنیم؛ “اصول” اینهاست. این‌که مى‌گوییم “حکومت اصولگرا”، یعنى پیرو و پایبند به چنین ارزش‏هاى ماندگارى که هرگز کهنگى‌پذیر نیست. اتّفاقاً زورگوها و قلدرهاى دنیا از همین پایبندى ناراحتند.»
ایشان توضیح دادند که آنچه مطرح می‏کنند با بخشنامه کردن حل شدنی نیست و نیازمند تبدیل شدن به مطالبه‎‏ی همگانی و گفتمانی نو است. ایشان تصریح کردند:«ممکن است کسى بپرسد چرا اینها را با مردم در میان مى‌گذارید؛ بروید بخشنامه کنید تا مسئولان حکومت رفتارشان را این‌گونه کنند؛ یا بروید مسئولان را نصیحت کنید. اوّلاً همه یا اغلب این چیزها بخشنامه‌اى و دستورى نیست. اینها مسائلى است که با ایمان و باور و دلبسته بودن به یک حقیقت و با عزم و اراده پولادینِ ناشى از ایمان تحقّق‌پذیر است. البته آن چیزهایى که بخشنامه‌اى است، بخشنامه مى‌کنیم؛ آن چیزهایى که دستورى است، به مسئولان دستور هم مى‌دهیم؛ اما دستور و بخشنامه، حل کننده همه چیز نیست. به مسئولان نصیحت هم مى‌کنیم، اما این هم کافى نیست. این حقایق باید در جامعه به صورت عرف درآید و مطالبات جامعه را تشکیل دهد. در نظام جمهورى‏اسلامى، مردم باید از مسئولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند. باید معیارشان براى پذیرش یک حاکم و یک مسئولِ بالا و والاى نظام، این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، کنار نیامدن با ظالم، تسلیم نشدن در مقابل زورگویى، حفظ حرمت انسان و انسانیت، سعى در احقاق حق در همه قالب‏‎ها و شکل‏‎ها و میدان‏هایش. بنابراین من اینها را در محضر عامِ مردم مطرح مى‌کنم؛ کمااینکه امیرالمؤمنین نیز همین بیانات را خطاب به مردم گفته است.»
در میان گذاشتن این مسائل با مردم کم‏‎کم مبادی هویتی اسلامی – ایرانی مردم و دانشجویان را برانگیخت. رهبر انقلاب ویژگی‏های حکومت آرمانی حضرت علی(ع) را مطرح کردند:«امیرالمؤمنین بین همه‎‏ی آحاد مردم در اعطاى بیت‌المال تساوى برقرار کرد.» معظم‎‏له از ساده‏‎زیستی سخن به میان آوردند:«در آن نامه‏‎ی معروف به عثمان‌بن‌حنیف مى‌فرماید… الا و انّ إمامکم قد اکتفى من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. امیرالمؤمنین خوراک و لباس خود را که شبیه فقیرترین مردم آن روزگار بود، مطرح فرمود و گفت: من که امام شما هستم، این‌گونه زندگى مى‌کنم.»
ایشان ادبیات خدمت را طرح کردند:«پذیرفته نیست که مأمور عالى‌رتبه نظام جمهورى اسلامى، مثل بقیه‎‏ی کاسبی‎‏ها، مسئولیت خود را یک کاسبى حساب کند. مسئولیت‏‎هاى والا در نظام جمهورى اسلامى، کاسبى و سرمایه نیست که انسان براى اداره‏‎ی دنیاى خود به دنبال آن برود. مسئول نظام جمهورى اسلامى حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگى خود را با آنها بسنجد؛ حق ندارد خود را با نظایر و اشباه خود در حکومت‏‎هاى طاغوتى بسنجد. آرى؛ در دستگاه‎‏هاى طاغوتى، یک وزیر، یک مدیر کل و یک رئیس، از زندگی‏‎هاى آن‌چنانى برخوردارند؛ ما هم امروز بیاییم و خود را با آنها بسنجیم و بگوییم ما هم وزیر و مدیریم!؟ نه؛ در نظام اسلامى این‌گونه نیست. در نظام اسلامى، این مأموریت، طعمه نیست؛ یک مسئولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است. امیرالمؤمنین این را تعلیم مى‌دهد.»
رهبر انقلاب دقت در بیت‎‏المال را مطرح کردند و در ادامه از اجرای عدالت به عنوان آرمان حکومت دینی سخن گفتند:«براى امیرالمؤمنین اجراى عدالت و دفاع از مظلوم و سرسختى با ظالم – هر که مى‌خواهد، باشد؛ یعنى ظالم، هر که باشد و مظلوم، هر که باشد – مهم بود. امیرالمؤمنین براى دفاع از مظلوم، شرط اسلام را نگذاشته است. آن امیرالمؤمنینِ پایبند به اسلام، آن مؤمنِ درجه یک، آن بزرگترین سردار فتوحات اسلامى، براى این‌که از مظلوم دفاع کند، شرط مسلمانى را قرار نداده است.» ایشان قضیه‎‏ی انبار و سخنان حضرت علی(ع) بعد از رسیدن خبر درآمدن خلخال از پای یک زن یهودی را شاهدی بر این بحث دانستند.
ایشان تصریح کردند باید شعار ما مقابله با فساد مالی و اقتصادی باشد:«ما امروز وظیفه داریم در سالى که به عنوان سال رفتار علوى نامگذارى شده است، رفتار امیرالمؤمنین را دنبال کنیم. امروز اگر شعار مبارزه با فساد مالى و اقتصادى داده مى‌شود، هر کس پیرو امیرالمؤمنین است، باید از این شعار پیروى کند. هر کس به معناى واقعى کلمه، دنبال صلاح و اصلاح است، باید دنبال این کار، حرکت کند.»
ایشان ادامه دادند:«آنچه که من فهمیده‌ام، این است که هیچ چیزى مردم را به قدر این خوشحال نمى‌کند که نظام جمهورى‏‎اسلامى در راه احقاق حقِ‌ّ عامّه‎‏ی مردم، با زورگوها و مفسدها و زیاده‌خواه‌ها و مفت‏خوارها مقابله کند.»(۴)
رهبر انقلاب در سال ۸۱ نیز تصریح کردند:«هر کس پرچم عدالت اسلامی را بلند کند و هر کشور و نظامی که پای آن بایستد، مورد توجّه مردم است.»(۵)
مجموعه‎های عدالتخواه در همین سال‎ها گرد هم آمدند و کمی بعد در سال ۸۲ جنبش عدالتخواه به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد.
باید هر پدیده‌ی‌ ضدعدالت‌ در واقعیات‌ کشور مورد سؤال‌ قرار گیرد
رهبر انقلاب خطاب‌ به‌ دومین‌ همایش‌ سراسری‌ «جنبش‌ دانشجویی‌؛ گذشته‌، حال‌، آینده‌» پیامی‌ صادر کردند که در آن آمده بود:«امروز سرآغاز فهرست‌ بلند مسائل‌ کشور مسئله‌ی‌ عدالت‌ است‌. دانشجوی‌ جوان‌ اگرچه‌ خود برخاسته‌ از قشرهای‌ مستضعف‌ جامعه‌ هم‌ نباشد، به‌ عدالت‌ اجتماعی‌ و پر کردن‌ شکافهای‌ طبقاتی‌ به‌ چشم‌ یک‌ آرزوی‌ بزرگ‌ و بی‌بدیل‌ می‌نگرد. این‌ احساس‌ و انگیزه‌ در دانشجو پر ارج‌ و مبارک‌ است‌ و می‌تواند پایه‌ی‌ قضاوتها و برنامه‌های‌ عملی‌ او برای‌ حال‌ و آینده‌ باشد. اگر عدالت‌ ــ عدالت‌ واقعی‌ و ملموس‌ و نه‌ فقط سخن‌ گفتن‌ از عدالت‌ ــ آرزو و آرمان‌ و هدف‌ برنامه‌ریزی‌هاست‌، پس‌ باید هر پدیده‌ی‌ ضدعدالت‌ در واقعیات‌ کشور مورد سؤال‌ قرار گیرد.»
رهبرانقلاب افزودند:«مسابقه‌ی‌ رفاه‌ میان‌ مسئولان‌، بی‌اعتنایی‌ به‌ گسترش‌ شکاف‌ طبقاتی‌ در ذهن‌ و عمل‌ برنامه‌ریزان‌، ثروت‌های‌ سربرآورده‌ در دستانی‌ که‌ تا چندی‌ پیش‌ تهی‌ بودند، هزینه‌ کردن‌ اموال‌ عمومی‌ در اقدامهای‌ بدون‌ اولویت‌، و به‌ طریق‌ اولی‌ در کارهای‌ صرفاً تشریفاتی‌، میدان‌ دادن‌ به‌ عناصری‌ که‌ زرنگی‌ و پررویی‌ آنان‌ همه‌ی‌ گلوگاه‎های‌ اقتصادی‌ را به‌ روی‌ آنان‌ می‌گشاید، و خلاصه‌ پدیده‌ی‌ بسیار خطرناک‌ انبوه‌ شدن‌ ثروت‌ در دست‌ کسانی‌ که‌ آمادگی‌ دارند آن را هزینه‌ی‌ کسب‌ قدرت‌ سیاسی‌ کنند و البته‌ با تکیه‌ بر آن‌ قدرت‌ سیاسی‌ اضعاف‌ آنچه‌ را هزینه‌ کرده‌اند گرد می‌آورند. اینها و امثال‌ آن‌ نقطه‌های‌ استفهام‌ برانگیزی‌ست‌ که‌ هر جوان‌ معتقد به‌ عدل‌ اسلامی‌ ذهن‌ و دل‌ خود را به‌ آن‌ متوجه‌ می‌یابد و از کسانی‌ که‌ مظنون‌ به‌ چنین‌ تخلفاتی‌ شناخته‌ می‌شوند پاسخ‌ می‌طلبد و همچنین‌ در کنار آن‌ از دولت‌ و مجلس‌ و دستگاه‌ قضایی‌ عملکرد قاطعانه‌ برای‌ ریشه‌کن‌ کردن‌ این‌ فسادها را مطالبه‌ می‌کند.»
ایشان تأکید کردند:«امروز این‌ مهمترین‌ و مطرح‌ترین‌ مسئله‌ی‌ کشور ماست‌ و نسل‌ جوان‌ دانشجوی‌ متعهد و مؤمن‌ نمی‌تواند نسبت‌ به‌ آن‌ بی‌تفاوت‌ بماند.»(۶)
مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است
ایشان شهریور ماه ۸۲ نیز فرمودند:«مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرف‎های زیادی زده می‎شود، بنده هم از این حرف‎ها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که این‌جا نشسته‌ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همین‌طور. ما برای عدالت و رفع تبعیض آمده‌ایم. ما آمده‌ایم جامعه را از مواهب الهی خودش – که مهمترین مواهب الهی در عدالت وجود دارد – و همچنین مواهب اخلاقی و معنوی برخوردار کنیم. البته معنای این حرف این نیست که ما از زندگی دنیایىِ مردم غفلت کنیم؛ نخیر، مگر می‎شود؟ اصلاً آخرت بدون دنیا نمی‎شود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد. این کار، دلایل واضحی دارد که نمیخواهم آنها را تکرار کنم – مطالبی است که هم شما می‎دانید، هم من – باید دنیا را آباد کنیم و این کارها همه آباد کردن دنیاست؛ اما دنیای آبادِ دور از عدالت و دور از معنویت به درد نمی‎خورد. گیرم که رشدمان – به تعبیر غلط که گفته می‎شود نرخ رشد – آمد بالا و فرض بفرمایید درآمد سرانه‌مان دو برابر و سه برابر شد؛ اما عدالت در جامعه نبود؛ یعنی عمده این درآمد به یک بخش محدودی رسید و بخش عظیمی از مردم، محروم و گرسنه ماندند. این، کاری نیست که ما باید انجام دهیم؛ این، آن تکلیفی نیست که ما برعهده داریم. تکلیف ما این است که عدالت را در جامعه مستقر کنیم و این هم جز با مبارزه علیه فساد و افزون‌طلبی انسان‎های مفتخوار و سوءاستفاده‌کن امکان‌پذیر نیست. بخشی از کار عدالت این‌جا تنظیم می‎شود.»(۷)
اگر دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است
ایشان تصریح کردند:«این‌که ما می‌گوییم، شعار نیست؛ حقیقت و هویت ماست. ما اگر دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است و جمهوری اسلامی معنی ندارد. باید عدالت اجتماعی را تحقق ببخشیم؛ باید ارزش‎های اسلامی را در جامعه پیاده کنیم؛ باید جامعه را، جامعه‌ی دینی و اسلامی کنیم.»(۸)
اگر امیرالمومنین امروز بود بیش از هر چیز عدالت را دنبال می‎کرد
رهبر انقلاب در سال ۸۷ نیز فرمودند:«امروز در نظام اسلامی -نظامی که به اسم اسلام در این کشور تشکیل شده است- چه چیزی اهمیتش از همه بیشتر و حساسیّت نسبت به آن لازم‌تر است؟ عدالت. یعنی اگر امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) در زمان ما و در این جامعه و در میان این مردم – که اینجور عشق خودشان را نسبت به آن بزرگوار ابراز میکنند – حضور میداشت، چه چیزی را بیشتر از همه چیز دنبال میکرد؟ یقیناً عدالت.»
ایشان ادامه دادند:«عدالت خواسته‌ی یک جماعت خاصّی از مردم یا اهل یک کشور و اهل یک ملت نیست؛ عدالت خواسته‌ی طبیعی و تاریخىِ همه‌ی آحاد بشر در طول تاریخ بشریت است. همان چیزی است که بشر تشنه‌ی آن است و جز در حکومت انبیاء عظام الهی – آنهائی که به حکومت رسیدند – یا اولیاء برجسته مثل امیرالمؤمنین، عدالت به معنای واقعی کلمه اجرا نشده است.»
رهبر انقلاب افزودند:«دنیاداران و کسانی که دل‎هاشان پر از هوس به دنیا و شئون مادی دنیاست، نمی‎توانند عدالت را اجرا کنند. اجرای عدالت یک روح غنی، یک اراده‌ی قوی و یک قدمِ ثابت لازم دارد. ما باید همه‌ی تلاشمان این باشد که بتوانیم در این راه دنبال امیرالمؤمنین حرکت کنیم. اعتراف می‎کنیم که نخواهیم توانست مثل علی بن ‌ابی طالب، عدالت را اجرا کنیم؛ این را قبول داریم. ماها کوچکتر و ضعیفتریم از آنکه بتوانیم آن‌جور استوار – مثل فولاد، مثل صخره – در مقابل این امواج بایستیم؛ اما بقدر خودمان باید تلاش کنیم.»
ایشان افزودند:«امیرالمؤمنین از عمّال خود هم مطالبه‌ی عدالت میکرد؛ با اینکه آنها در حد امیرالمؤمنین نبودند. پس تکلیف اجرای عدالت بر دوش ما هم هست؛ باید دنبال بکنیم. این چیزی است که مردم باید بخواهند؛ باید فرهنگ عمومىِ ملت ما بشود. مردم ما باید بیشترین چیزی را که میخواهند، عدالت و انصاف باشد؛ هم در امور داخل کشور، هم در مسائل جهانی. این بی‎عدالتی‎ای که در دنیا امروز وجود دارد و این ظلم فاحشی که امروز از سوی قلدرها و گردن‌کلفت‌های عالم نسبت به بشریت و ملت‌ها دارد انجام می‎گیرد، مبارزه‌ی با یک چنین منکر عظیمی – از نظر مسلمانی که برای حاکمیت اسلام و در سایه‌ی جمهوری اسلامی زندگی میکند – باید یک فریضه‌ای محسوب بشود. این باید در زندگی ما، شعار ما باشد؛ هم در مسائل داخلی، هم در مسائل جهانی.»
رهبرانقلاب فرمودند:«اگر بخواهیم این عدالت را اجرا کنیم، قدم اول این است که ما به کمک الهی اعتماد داشته باشیم و رابطه‌ی دل خودمان را با خدا محکم کنیم؛ اینجا میرسیم به مسئله‌ی دعا، عبادت، تضرّع، مناجات و توسّل بالله. ماه رجب، بهار عبادت و تضرّع و توسل الی الله است. این ایام عبادت را – این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را – دست کم نباید گرفت.»(۹)
جوان‏مرگ شدن انقلاب
ایشان در سال ۹۴ فراموش شدن آرمان‎هایی چون عدالت را به منزله‎ی جوان‎مرگ شدن انقلاب دانستند. رهبرانقلاب فرمودند:«تشکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتی‌که این انقلاب بتواند پایه‌های خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدف‎ها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آن‌وقت آن‌جوری می‎شود که در خیلی از کشورهای به‎ظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلاب‎ها در نطفه خفه شد -مثل همین‎هایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوان‌مرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدف‎هایی که اعلام شده بود. آن هدف‎ها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی به‌معنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعه‌ی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدف‎ها هنوز نرسیده‌ایم و در نیمه‌راه این هدف‎ها هستیم.»(۱۰)
پی‎نوشت:
۱- اسراء: ۱۶٫
۲- بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۲۳/۵/۱۳۷۰
۳- بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، ۳/۹/۱۳۷۸
۴- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه ۲۱ رمضان، ۱۶/۹/۸۰٫
۵- بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی، ۵/۴/۱۳۸۱
۶- پیام به‌ دومین‌ همایش‌ سراسری‌ جنبش‌ دانشجویی، ۶/۸/۱۳۸۱٫
۷- بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت‌، ۵/۶/۱۳۸۲
۸- بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌، ۶/۸/۱۳۸۳
۹- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیه‌السلام)، ۲۶/۴/۱۳۸۷
۱۰- بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، ۱۹/۱۱/۱۳۹۴

نظرات کاربران :

ارسال یک پاسخ

معادله امنیتی *

اطلاعات مطلب
  • ارسال كننده : tahlil با 5344 مطلب ارسالي
  • كد مطلب : 2572
  • تعداد ديدگاه هاي به ثبت رسيده : ۰ ديدگاه
آخرین اخبار
تبليغات