مسائل بنیادی/عدالت/۱: پیشینه و اهمیت عدالتخواهی؛
رهبر انقلاب: دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است/اگر امیرالمومنین امروز بود بیش از هر چیز “عدالت” را دنبال میکرد/بدون استقرار عدل و انصاف، “توحید” معنایی ندارد/هیچ چیز مردم را به قدر مقابله با زیادهخواهها و مفتخوارها خوشحال نمیکند
اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعهی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید.
رجانیوز – گروه سیاسی: شاید بتوان گفت کلید برجسته شدن دوبارهی عدالت در سالهای پس از انقلاب را بایست در سیاستهای کارگزارانی و سالهای پایانی دولت سازندگی جستجو کرد. آن سالها خودروهای لوکس مسئولین و هزینههای دکوراسیون جلب توجه میکرد، نابرابریهای اجتماعی و فاصله طبقاتی افزودن شده بود و تورم بالا کار را به برخی ناآرامیها نیز در برخی شهرها کشاند.
به گزارش رجانیوز در همان سالها بود که رهبرانقلاب به انتقاد صریح از دولتمردان پرداختند و فرمودند:«من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همهمان اینطور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانهی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعهی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیهی شریفهی “واذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها”(۱) بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش میآورد.»
ایشان با ناراحتی ادامه دادند:«اندازه نگهدارید؛ دولت مخارجش زیاد و سنگین است… گاهی از جاهایی گزارشهای نومیدکنندهای میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مینشیند؛ رعایت کنید. سؤال میکنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی!؟آقایان مسئول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایی ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همینطور بیحساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و ادارهای، دهها ماشین به رنگهای گوناگون متعلق به مسئولانِ آنجا به چشم میخورد!؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟»
رهبر انقلاب افزودند:«گزارش آمده که روحانی عقیدتی، سیاسی در یکی از دستگاهها، خودش ماشین دارد، ولی ماشین دولتی سوار میشود! من نوشتم که حق ندارد این کار را بکند. برای من جواب آمد که این کار رویه است و همه میکنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که برای خودش لازم است؛ یکی هم خانمش دارد و نمیشود که خانمش از این ماشین استفادهکند! عجب! این چه حرفی است؟ من الان اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمیگرفتم که مرتب ملاحظهی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم.»
ایشان تأکید کردند:«به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور میکند، روحانیون را از مردم دور میکند. روحانیون، به تقوا و ورع و بیاعتنایی به دنیا در چشمها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمیشود در چشمها شیرین ماند. مردم رودربایستی ندارند؛ خدا هم با کسی رودربایستی ندارد.»(۲)
در آن سالها کمکم جریان انقلابی آموخت که میتوان انقلابی بود و نقایص حکومت و مسئولین را توجیه نکرد.جریان انقلابی یاد گرفت که در جایگاه مطالبه قرار گیرد و اجازه ندهد مسئولین به واسطهی جایگاه و منصبشان از زیر بار پاسخگویی بگریزند و خود را مقدس جلوه دهند. اینگونه بود که کمی بعد به جای شعار “دشمن هاشمی، دشمن پیغبمر است”، مطالبهی عدالت با تأکیدات رهبر انقلاب در کشور پا گرفت.
بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد
ایشان در سال ۸۷ در باب عدالت فرمودند:«همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچمِ توحید را در عالم به اهتزاز درآورند و روح توحید را در زندگی انسانها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانهها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بیعدالتی است. لذا شما میبینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسانهای والا در طول تاریخ در این راه تلاش نمودهاند و بشریت را روزبهروز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواستههای انسانی است، نزدیک کردهاند.»(۳)
سال رفتار علوی
با این همه باید اما باید اوج کلید خوردن گفتمان عدالتخواهی را به سالهای پایانی دولت اصلاحات بازگرداند. رهبر انقلاب سال ۸۰ را سال “رفتار علوی” نامیدند تا سیرهی حکومتی حضرت علی(ع) از تریبون نماز جمعه تهران توسط ایشان بسط داده شود. مقام معظم رهبری در سخنرانی سال ۸۰ ضمن اشاره به رفتار حکومتی حضرت علی(ع) تصریح کردند:«همهی کسانى که امیرالمؤمنین را در حدّ این رفتار حکومتى مىشناسند، از کوتاهى دوران حکومت آن بزرگوار تأسّف مىخورند، به خاطر این است که اگر این روش در سالهاى متمادى ادامه پیدا مىکرد، شاید مسیر تاریخِ عالم عوض مىشد. اگر این الگو ادامه پیدا مىکرد و چند سالى در اختیار مردم قرار مىگرفت، شاید سرنوشت بشریت عوض مىشد و این قدرتهاى متّکى بر فساد و پول و شهوت و زورگویى و بىانصافى – که در طول تاریخ در دنیا مشاهده شده و سرنوشت بشر را به تاریکى و سیاهى رقم زدهاند – به وجود نمىآمدند. در حال حاضر این الگو در مقابل ماست.»
بعد از این با یک شیفتگی خاصی به تبیین این مدل و این گفتمان پرداختند و توضیح دادند که امروز باید تلاش کنیم تا خود را به این الگو نزدیک کنیم. ایشان ضمن برشمردن ویژگیهایی چون دفاع از مظلوم، کنار نیامدن با ظالم و… فرمودند:«ما اینها را باید دنبال کنیم؛ “اصول” اینهاست. اینکه مىگوییم “حکومت اصولگرا”، یعنى پیرو و پایبند به چنین ارزشهاى ماندگارى که هرگز کهنگىپذیر نیست. اتّفاقاً زورگوها و قلدرهاى دنیا از همین پایبندى ناراحتند.»
ایشان توضیح دادند که آنچه مطرح میکنند با بخشنامه کردن حل شدنی نیست و نیازمند تبدیل شدن به مطالبهی همگانی و گفتمانی نو است. ایشان تصریح کردند:«ممکن است کسى بپرسد چرا اینها را با مردم در میان مىگذارید؛ بروید بخشنامه کنید تا مسئولان حکومت رفتارشان را اینگونه کنند؛ یا بروید مسئولان را نصیحت کنید. اوّلاً همه یا اغلب این چیزها بخشنامهاى و دستورى نیست. اینها مسائلى است که با ایمان و باور و دلبسته بودن به یک حقیقت و با عزم و اراده پولادینِ ناشى از ایمان تحقّقپذیر است. البته آن چیزهایى که بخشنامهاى است، بخشنامه مىکنیم؛ آن چیزهایى که دستورى است، به مسئولان دستور هم مىدهیم؛ اما دستور و بخشنامه، حل کننده همه چیز نیست. به مسئولان نصیحت هم مىکنیم، اما این هم کافى نیست. این حقایق باید در جامعه به صورت عرف درآید و مطالبات جامعه را تشکیل دهد. در نظام جمهورىاسلامى، مردم باید از مسئولانشان مقابله با ظلم و ظالم و مفسد را بخواهند. باید معیارشان براى پذیرش یک حاکم و یک مسئولِ بالا و والاى نظام، این چیزها باشد: مبارزه با ظلم، کنار نیامدن با ظالم، تسلیم نشدن در مقابل زورگویى، حفظ حرمت انسان و انسانیت، سعى در احقاق حق در همه قالبها و شکلها و میدانهایش. بنابراین من اینها را در محضر عامِ مردم مطرح مىکنم؛ کمااینکه امیرالمؤمنین نیز همین بیانات را خطاب به مردم گفته است.»
در میان گذاشتن این مسائل با مردم کمکم مبادی هویتی اسلامی – ایرانی مردم و دانشجویان را برانگیخت. رهبر انقلاب ویژگیهای حکومت آرمانی حضرت علی(ع) را مطرح کردند:«امیرالمؤمنین بین همهی آحاد مردم در اعطاى بیتالمال تساوى برقرار کرد.» معظمله از سادهزیستی سخن به میان آوردند:«در آن نامهی معروف به عثمانبنحنیف مىفرماید… الا و انّ إمامکم قد اکتفى من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. امیرالمؤمنین خوراک و لباس خود را که شبیه فقیرترین مردم آن روزگار بود، مطرح فرمود و گفت: من که امام شما هستم، اینگونه زندگى مىکنم.»
ایشان ادبیات خدمت را طرح کردند:«پذیرفته نیست که مأمور عالىرتبه نظام جمهورى اسلامى، مثل بقیهی کاسبیها، مسئولیت خود را یک کاسبى حساب کند. مسئولیتهاى والا در نظام جمهورى اسلامى، کاسبى و سرمایه نیست که انسان براى ادارهی دنیاى خود به دنبال آن برود. مسئول نظام جمهورى اسلامى حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگى خود را با آنها بسنجد؛ حق ندارد خود را با نظایر و اشباه خود در حکومتهاى طاغوتى بسنجد. آرى؛ در دستگاههاى طاغوتى، یک وزیر، یک مدیر کل و یک رئیس، از زندگیهاى آنچنانى برخوردارند؛ ما هم امروز بیاییم و خود را با آنها بسنجیم و بگوییم ما هم وزیر و مدیریم!؟ نه؛ در نظام اسلامى اینگونه نیست. در نظام اسلامى، این مأموریت، طعمه نیست؛ یک مسئولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است. امیرالمؤمنین این را تعلیم مىدهد.»
رهبر انقلاب دقت در بیتالمال را مطرح کردند و در ادامه از اجرای عدالت به عنوان آرمان حکومت دینی سخن گفتند:«براى امیرالمؤمنین اجراى عدالت و دفاع از مظلوم و سرسختى با ظالم – هر که مىخواهد، باشد؛ یعنى ظالم، هر که باشد و مظلوم، هر که باشد – مهم بود. امیرالمؤمنین براى دفاع از مظلوم، شرط اسلام را نگذاشته است. آن امیرالمؤمنینِ پایبند به اسلام، آن مؤمنِ درجه یک، آن بزرگترین سردار فتوحات اسلامى، براى اینکه از مظلوم دفاع کند، شرط مسلمانى را قرار نداده است.» ایشان قضیهی انبار و سخنان حضرت علی(ع) بعد از رسیدن خبر درآمدن خلخال از پای یک زن یهودی را شاهدی بر این بحث دانستند.
ایشان تصریح کردند باید شعار ما مقابله با فساد مالی و اقتصادی باشد:«ما امروز وظیفه داریم در سالى که به عنوان سال رفتار علوى نامگذارى شده است، رفتار امیرالمؤمنین را دنبال کنیم. امروز اگر شعار مبارزه با فساد مالى و اقتصادى داده مىشود، هر کس پیرو امیرالمؤمنین است، باید از این شعار پیروى کند. هر کس به معناى واقعى کلمه، دنبال صلاح و اصلاح است، باید دنبال این کار، حرکت کند.»
ایشان ادامه دادند:«آنچه که من فهمیدهام، این است که هیچ چیزى مردم را به قدر این خوشحال نمىکند که نظام جمهورىاسلامى در راه احقاق حقِّ عامّهی مردم، با زورگوها و مفسدها و زیادهخواهها و مفتخوارها مقابله کند.»(۴)
رهبر انقلاب در سال ۸۱ نیز تصریح کردند:«هر کس پرچم عدالت اسلامی را بلند کند و هر کشور و نظامی که پای آن بایستد، مورد توجّه مردم است.»(۵)
مجموعههای عدالتخواه در همین سالها گرد هم آمدند و کمی بعد در سال ۸۲ جنبش عدالتخواه به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد.
باید هر پدیدهی ضدعدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد
رهبر انقلاب خطاب به دومین همایش سراسری «جنبش دانشجویی؛ گذشته، حال، آینده» پیامی صادر کردند که در آن آمده بود:«امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسئلهی عدالت است. دانشجوی جوان اگرچه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکافهای طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد. این احساس و انگیزه در دانشجو پر ارج و مبارک است و میتواند پایهی قضاوتها و برنامههای عملی او برای حال و آینده باشد. اگر عدالت ــ عدالت واقعی و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت ــ آرزو و آرمان و هدف برنامهریزیهاست، پس باید هر پدیدهی ضدعدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد.»
رهبرانقلاب افزودند:«مسابقهی رفاه میان مسئولان، بیاعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سربرآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت، و به طریق اولی در کارهای صرفاً تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پررویی آنان همهی گلوگاههای اقتصادی را به روی آنان میگشاید، و خلاصه پدیدهی بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آن را هزینهی کسب قدرت سیاسی کنند و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را هزینه کردهاند گرد میآورند. اینها و امثال آن نقطههای استفهام برانگیزیست که هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه مییابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته میشوند پاسخ میطلبد و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضایی عملکرد قاطعانه برای ریشهکن کردن این فسادها را مطالبه میکند.»
ایشان تأکید کردند:«امروز این مهمترین و مطرحترین مسئلهی کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند.»(۶)
مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است
ایشان شهریور ماه ۸۲ نیز فرمودند:«مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که اینجا نشستهام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور. ما برای عدالت و رفع تبعیض آمدهایم. ما آمدهایم جامعه را از مواهب الهی خودش – که مهمترین مواهب الهی در عدالت وجود دارد – و همچنین مواهب اخلاقی و معنوی برخوردار کنیم. البته معنای این حرف این نیست که ما از زندگی دنیایىِ مردم غفلت کنیم؛ نخیر، مگر میشود؟ اصلاً آخرت بدون دنیا نمیشود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد. این کار، دلایل واضحی دارد که نمیخواهم آنها را تکرار کنم – مطالبی است که هم شما میدانید، هم من – باید دنیا را آباد کنیم و این کارها همه آباد کردن دنیاست؛ اما دنیای آبادِ دور از عدالت و دور از معنویت به درد نمیخورد. گیرم که رشدمان – به تعبیر غلط که گفته میشود نرخ رشد – آمد بالا و فرض بفرمایید درآمد سرانهمان دو برابر و سه برابر شد؛ اما عدالت در جامعه نبود؛ یعنی عمده این درآمد به یک بخش محدودی رسید و بخش عظیمی از مردم، محروم و گرسنه ماندند. این، کاری نیست که ما باید انجام دهیم؛ این، آن تکلیفی نیست که ما برعهده داریم. تکلیف ما این است که عدالت را در جامعه مستقر کنیم و این هم جز با مبارزه علیه فساد و افزونطلبی انسانهای مفتخوار و سوءاستفادهکن امکانپذیر نیست. بخشی از کار عدالت اینجا تنظیم میشود.»(۷)
اگر دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است
ایشان تصریح کردند:«اینکه ما میگوییم، شعار نیست؛ حقیقت و هویت ماست. ما اگر دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است و جمهوری اسلامی معنی ندارد. باید عدالت اجتماعی را تحقق ببخشیم؛ باید ارزشهای اسلامی را در جامعه پیاده کنیم؛ باید جامعه را، جامعهی دینی و اسلامی کنیم.»(۸)
اگر امیرالمومنین امروز بود بیش از هر چیز عدالت را دنبال میکرد
رهبر انقلاب در سال ۸۷ نیز فرمودند:«امروز در نظام اسلامی -نظامی که به اسم اسلام در این کشور تشکیل شده است- چه چیزی اهمیتش از همه بیشتر و حساسیّت نسبت به آن لازمتر است؟ عدالت. یعنی اگر امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) در زمان ما و در این جامعه و در میان این مردم – که اینجور عشق خودشان را نسبت به آن بزرگوار ابراز میکنند – حضور میداشت، چه چیزی را بیشتر از همه چیز دنبال میکرد؟ یقیناً عدالت.»
ایشان ادامه دادند:«عدالت خواستهی یک جماعت خاصّی از مردم یا اهل یک کشور و اهل یک ملت نیست؛ عدالت خواستهی طبیعی و تاریخىِ همهی آحاد بشر در طول تاریخ بشریت است. همان چیزی است که بشر تشنهی آن است و جز در حکومت انبیاء عظام الهی – آنهائی که به حکومت رسیدند – یا اولیاء برجسته مثل امیرالمؤمنین، عدالت به معنای واقعی کلمه اجرا نشده است.»
رهبر انقلاب افزودند:«دنیاداران و کسانی که دلهاشان پر از هوس به دنیا و شئون مادی دنیاست، نمیتوانند عدالت را اجرا کنند. اجرای عدالت یک روح غنی، یک ارادهی قوی و یک قدمِ ثابت لازم دارد. ما باید همهی تلاشمان این باشد که بتوانیم در این راه دنبال امیرالمؤمنین حرکت کنیم. اعتراف میکنیم که نخواهیم توانست مثل علی بن ابی طالب، عدالت را اجرا کنیم؛ این را قبول داریم. ماها کوچکتر و ضعیفتریم از آنکه بتوانیم آنجور استوار – مثل فولاد، مثل صخره – در مقابل این امواج بایستیم؛ اما بقدر خودمان باید تلاش کنیم.»
ایشان افزودند:«امیرالمؤمنین از عمّال خود هم مطالبهی عدالت میکرد؛ با اینکه آنها در حد امیرالمؤمنین نبودند. پس تکلیف اجرای عدالت بر دوش ما هم هست؛ باید دنبال بکنیم. این چیزی است که مردم باید بخواهند؛ باید فرهنگ عمومىِ ملت ما بشود. مردم ما باید بیشترین چیزی را که میخواهند، عدالت و انصاف باشد؛ هم در امور داخل کشور، هم در مسائل جهانی. این بیعدالتیای که در دنیا امروز وجود دارد و این ظلم فاحشی که امروز از سوی قلدرها و گردنکلفتهای عالم نسبت به بشریت و ملتها دارد انجام میگیرد، مبارزهی با یک چنین منکر عظیمی – از نظر مسلمانی که برای حاکمیت اسلام و در سایهی جمهوری اسلامی زندگی میکند – باید یک فریضهای محسوب بشود. این باید در زندگی ما، شعار ما باشد؛ هم در مسائل داخلی، هم در مسائل جهانی.»
رهبرانقلاب فرمودند:«اگر بخواهیم این عدالت را اجرا کنیم، قدم اول این است که ما به کمک الهی اعتماد داشته باشیم و رابطهی دل خودمان را با خدا محکم کنیم؛ اینجا میرسیم به مسئلهی دعا، عبادت، تضرّع، مناجات و توسّل بالله. ماه رجب، بهار عبادت و تضرّع و توسل الی الله است. این ایام عبادت را – این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را – دست کم نباید گرفت.»(۹)
جوانمرگ شدن انقلاب
ایشان در سال ۹۴ فراموش شدن آرمانهایی چون عدالت را به منزلهی جوانمرگ شدن انقلاب دانستند. رهبرانقلاب فرمودند:«تشکیل نظام انقلابی لازم است امّا تا وقتیکه این انقلاب بتواند پایههای خود را محکم کند و اهداف خود را تحقّق ببخشد، تدریج وجود دارد، مرور زمان لازم دارد. اگرچنانچه آن هدفها از یاد رفت، آن حادثه فراموش شد، آنوقت آنجوری میشود که در خیلی از کشورهای بهظاهر انقلابی دیده شد؛ بعضی انقلابها در نطفه خفه شد -مثل همینهایی که در زمان ما، همین چند سال اخیر، اتّفاق افتاد و واقعاً در نطفه خفه شد- بعضی هم بعد از به دنیا آمدن جوانمرگ شدند. علّتش همین بود؛ علّتش انحراف بود از هدفهایی که اعلام شده بود. آن هدفها بایستی باقی بمانند؛ هدفِ عدالت اجتماعی، هدفِ تحقّق زندگی اسلامی بهمعنای واقعی -که عزّت دنیا و آخرت در زندگی اسلامی است- هدفِ تشکیل یک جامعهی اسلامی که در آن جامعه، هم علم هست، هم عدل هست، هم اخلاق هست، هم عزّت هست، هم پیشرفت هست. هدف اینها است؛ ما به این هدفها هنوز نرسیدهایم و در نیمهراه این هدفها هستیم.»(۱۰)
پینوشت:
۱- اسراء: ۱۶٫
۲- بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۲۳/۵/۱۳۷۰
۳- بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، ۳/۹/۱۳۷۸
۴- بیانات در خطبههاى نماز جمعه ۲۱ رمضان، ۱۶/۹/۸۰٫
۵- بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی، ۵/۴/۱۳۸۱
۶- پیام به دومین همایش سراسری جنبش دانشجویی، ۶/۸/۱۳۸۱٫
۷- بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۵/۶/۱۳۸۲
۸- بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۶/۸/۱۳۸۳
۹- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیهالسلام)، ۲۶/۴/۱۳۸۷
۱۰- بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، ۱۹/۱۱/۱۳۹۴
نظرات کاربران :