نصرت الله تاجیک، تحلیلگر مسائل بین الملل و سفیر سابق ایران در اردن می گوید درگیری و تبادل پیامهای آتشین بین حزب الله و اسراییل، از شروع حمله به غزه، وارد فاز جدیدی شده است. در یک کاریکاتوری روزنامه تایمز سیر تحولات جنگی بشر از تیر و کمان را ترسیم کرده و نهایتاً به پیجر ختم شده است. این تحول خطرناکی است که طرفین درگیری برای ضربه زدن به یکدیگر به وسایلی تشبث کنند که عامل زیست بشری هستند.
خبرنگار «انتخاب» با نصرت الله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن درباره اوضاع منطقه گفت و گو کرده که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
تحلیل کلی شما از اتفاقات لبنان چیست؟ به واقع ما با چه اتفاقی مواجهیم؟
درگیری و تبادل پیامهای آتشین بین حزب الله و اسراییل، از شروع حمله به غزه، وارد فاز جدیدی شده است. در یک کاریکاتوری روزنامه تایمز سیر تحولات جنگی بشر از تیر و کمان را ترسیم کرده و نهایتاً به پیجر ختم شده است. این تحول خطرناکی است که طرفین درگیری برای ضربه زدن به یکدیگر به وسایلی تشبث کنند که عامل زیست بشری هستند! این اقدام اسرائیل مانند مسموم کردن ابیا انتشار گاز در هوا است! و معلوم نیست این نبرد در سطح پیجر باقی بماند و روشهای ممکنه روز به روز تغییر کند. هیچ تضمینی نیست حال که اسرائیل به اینگونه شروع کرده انفجار تکنولوژیک به سلاحهای بیولوژیک کشیده نشود! اسراییل هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست و نتانیاهو برای اینکه به اهداف شخصی خود برسد و در این دوره نخست وزیری بتواند قهرمان ملی شود و پروندههای چندگانهاش را پشت سر بگذارد، از هر آتش افروزی کوتاهی نخواهد کرد. اما دنیا باید توجه کند. تبدیل تلفن که از ضروریات زیست طبیعی انسان است به یک بمب ضد نفر که اطرافیان فرد را نیز زخمی و یا میکشد دست کمی از بمبهای خوشه ای و فسفری ندارد! منبعد هیچ وسیله الکترونیکی امنیت ندارد! دانشمندان با اختراعات خود و مخصوصا در زمینه الکترونیک به دنبال راحت کردن زندگی بشریت بودند اما اسرائیل با درنوردیدن مرزها و شکستن خط قرمزها دستاوردهای بشریت را فقط برای پیروزی بر دشمن بلای جان انسانهای بی گناه کرده است! و حتی با این وضعیت مواد اتمی غنی شده و یا کلاهکهای هسته ای در محلهای نگهداری خود میتوانند برای انسانها خطر آفرین باشند. به نظر میرسد نهادها و سازمانهای بین المللی باید خیلی سریع وارد ماجرا شده و کنوانسیونهای سفت و سختی را تصویب کنند تا بشریت در امنیت باشد. این عملیات در مقیاس جنگ حتی دو ابرقدرت و در یک سرزمین جنگی وسیع هم نیست چه رسد به جنگ اسرا ئیل و حزب الله در یک جغرافیای بسیار کوچک و محدود که باعث یک ترس عمومی شده است! و اسرائیل نشان داد نه در صلح قابل اعتماد است و نه در جنگ!
از ابتدا حملهی اسراییل به غزه و ورود حزب الله به این صحنه هم بعضی تحلیلگران نوشتند که اسراییل و نتانیاهو هرطور که ماجرای غزه را تمام کنند، چه با آتش بس و چه با نابودی غزه، اسراییل پس از جنگ به سراغ حزب الله میرود. اسراییل میخواست در طول یک هفته به اهداف خود برسد و اما تاکنون ادامه یافته و اگر آتش بس صورت نگیرد، این وضعیت تداوم خواهد یافت. در نتیجه اسراییل به هیچکدام ازاهداف خود نرسیده است. لذا موازنه تغییر کرده و حزب الله نیز حاضر نیست با شرایط قدیمی وارد صحنه شود و شرایط قبل را بپذیرد زیرا معادلات جدیدی در میدان محقق شده است. البته کسی در برتری هوایی و زمینی اسراییل بر حزب الله شکی ندارد اما حزب الله هم دارای توانمندیهای ضربه زنندهای به اسراییل است. اسراییل با وضعیتی که از نظر امنیتی دارد و یهودیهای دنیا به امید وجود امنیت وارد اسراییل شدند، نتیجتاً آسیبپذیری بیشتری از تحرکات نظامی حزب الله خواهد داشت. با این وضعیت، اقدام اسراییل در شروع جنگ الکترونیک، ابعداد جدیدی را به وجود آورده است. دامنه این جنگ به نظامیها خلاصه نمیشود و اطرافیان هم آسیب دیده اند. الان با انفجار پیجرها میبینیم که بسیاری از مجروحین، غیرنظامی بودند. یک ناامنی هم نسبت به استفاده از وسائل الکترونیکی در لبنان به وجود آمده است. این دغدغه در ترکیه و ژاپن هم ایجاد شده که یک بررسی فنی روی وسائل الکترونیکی انجام دهند. این اقدام اسراییل یک جنایت دسته جمعی و تروریسم دولتی است و ضرورت دارد بحران کنترل شود و سطح تنش افزایش پیدا نکند.
این واقعه چقدر میتواند بر منطقه اثرگذار باشد و چه تحولاتی در پی دارد؟
تأثیرگذاری بستگی به بازی دو طرف دارد. با سخنرانی حسن نصرالله، ایشان تأکید کرد که تا زمان آتش بس در غزه، حزب الله از عملیاتاش عقب نشینی نمیکند و از مرزهای قانونی جنوب لبنان برای استقرار سربازان سازمان ملل عقب نشینی نمیکند. تبادل آتش با این وضعیت ادامه خواهد داشت. اسراییل دهکدههای جنوب لبنان را بمب باران کرده و حزب الله هم شهرکهای یهودی نشین شمال اسراییل را مورد حمله قرار داده است. اگر قرار باشد این وضعیت منجر به اشغال جنوب لبنان شود، نوع اقدامات حزب الله تغییر میکند و از اهداف محدود، فراتر خواهد رفت. شهرکهایی که پایگاههای هستهای اسراییل در آن قرار دارد و تبعات حمله به آنجا ممکن است دامنه وسیعی به خود بگیرد، صحنه را تغییر میدهند. چون غربیها که حامی اصلی اسراییل هستند به این موارد بی توجهاند. گروههای دیگر مقاومت در یمن و عراق نیز وارد ماجرا میشوند و کنترل اوضاع به راحتی از دست خارج میشود.
به واقع با اسراییل پس از این اتفاق چه باید کرد و چه اقداماتی در این زمینه ممکن است؟
اسراییل در مورد حمایت آمریکا، در مورد پیجرها سکوت کرده و میداند این اقدام مصداق تروریسم دولتی است و نمیخواهد مسولیت قبول کند! و آنوقت آمریکا از ایران میخواهد دست از حمایت تروریسم بردارد! مقاومت مشروع درمقابل اشغالگر میشود تروریسم و اشغالگر میشود مهد دموکراسی خاورمیانه! اما افسانه اسراییل دیگر شکسته خورده است! ما در دیپلماسی ضعیف هستیم. دیپلماسی نیاز به تحرک دارد. از طریق دو و چند جانبه با کشورهای منطقه و اروپا باید کار کنیم. از ظرفیت سازمانهای تخصصی و بین المللی باید استفاده کرد. مثلا وزارت علوم و.. با همکاری موسسات تخصصی منطقه ای و بین المللی از سازمان ملل خواهان تحریم دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی اسراییل شوند. حزب الله یک گروه نظامی صرف نیست بلکه یک سازمان سیاسی اجتماعی لبنان است و نهادهای اجتماعی خدمات رسان آموزشی،پزشکی،رفاهی،خیریه و اقتصادی فراوانی دارد که هم بعضا در شرایط بشدت امنیتی لبنان محافظت میشوند و هم مسولین و کارکنانش پیجر دارند. و انفجار آنها ، اطرافیان استفاده کنندگان را نیز مجروح نموده و موجی از ترس و نا امنی در این کشور بوجود آورده است. در میان مصدومین نیز افراد غیر نظامی زیادی بودند و تا یک سوم مجروحین و مصدومین برآورد شده است! لبنان از جهت امنیتی وضعیت ویژه ای دارد و حزب الله مسولیت امنیت بسیاری از مکانهای حساس در بیروت و بخشی از سفارت ایران در لبنان را بعهده دارد.
باید از طریق دولت لبنان، سایر کشورهای دخیل در منطقه از جمله فرانسه و آمریکا را فعال کند تا با دیپلماسی روندی را طی کنیم که به جنگ نرسیم. الان نه حزب الله و نه سایر کشورها جنگ نمیخواهند. البته نقش آمریکا ناشفاف است و بدش نمیآید توان نظامی حزب الله هم مانند حماس شود. کشورهایی مثل فرانسه، رفتار بهتری نسبت به این صحنه دارند. باید یک فعالیت دیپلماتیک سطح بالا صورت بگیرد و نگذارند به آستانه جنگ جدی برسد. تنها کسی که خواستار جنگ است، نتانیاهو است. شرایط منطقه تغییر کرده و باید این مسأله را به یک دستاورد تبدیل کنیم. در کنار آن فعالیتهای بینالمللی درباره این اقدام جنایتکارانه انجام شود. ترسی که مردم از این وضعیت پیدا کردهاند و تبعات آن و حمله حزب الله به اسراییل، شرایط را خیلی بدتر از وضعیت فعلی میکند. باید وزارت امور خارجه ایران هم برای دبیرکل سازمان ملل پیامی ارسال کند و شکایتی در شورای امنیت انجام شود. شکایت ایران برای آسیب دیدن سفیر ایران در لبنان و تبعات این اقدام غیرمسئولانه اسراییلیها از طریق جنگ الکترونیک، اقداماتی است که باید با بسیج افکار عمومی در مقابل اسراییل شکل بگیرد.
این واقعه چه اثری بر سفر رئیس جمهور به آمریکا دارد؟
اگر تحولات در همین سطح باشد تأثیری بر سفر ایشان نمیگذارد. اگر سطح تنش افزایش پیدا کند شرایط عوض میشود. البته هم اکنون با اقدامات غربیها مانند خبر تأیید نشده ارسال موشک بالستیک به روسیه و دمیدن به سالگرد تنشهای ایران در شهریور ۱۴۰۱، به نوعی آتش تهیه برای رفتن رئیس جمهور به نیویورک بود. اگر ماجرای لبنان و اسراییل هم تشدید پیدا کند، به اقدامات رئیس جمهور در سازمان ملل اثر میگذارد. اگر رئیس جمهور برنامهای درباره آمریکا داشته باشد، تنشها جو را خشن میکند. با توجه به موضعی که آمریکاییها دارند، بعید است اتفاق خاصی در این مورد بیفتد. اما در کل تشدید درگیری جو را از شرایط آرام خارج خواهد کرد. متاسفانه دیپلماسی به دلایل عدیده در بحران و التهاب کنونی خاورمیانه و مخصوصا درگیری رو به تزاید اسراییل و حزب الله جایی ندارد و کمتر از ظرفیت سازمانهای بین المللی استفاده میشود! و طبیعی است که در این سطح از بازدارندگی بین اسراییل و حزب الله وقوع جنگ تمام عیار با توجه به اهداف نتانیاهو و فشار افکار عمومی برای خاتمه جنگ و آزاد سازی اسرا، حتمی است! دیپلماسی و تماسهای فوری بین ایران و آمریکا و فرانسه که موضع معقولتری دارد و فعالیتهای بین المللی ضروری است تا اسرائیل توقف جنگ در غزه را بپذیرد!
نظرات کاربران :