غلامرضا بنی اسدی: ظریف، دکتر محمد جواد ظریف را به هیچ عنوان «غربگرا» نباید خواند، حتی اگر مدت مدیدی در غرب زندگی کرده باشد. حکایت آن ماندگاری را این نکته به واقعیتی مشحون از حقیقت تبدیل می کند که جواد ظریف هر کجا که اقامت «برای ایران» است، مقیم بوده……..کاش می شد در سایه همین سه گانه راهبردی سیاست خارجی، این فرصت فراهم می شد تا میز چپه شده توسط آن یانکی تاجر مرگ، دوباره سر جای خود قرار گیرد تا توامان با نگاه به شرق، روابط مان با غرب هم از حالت «ترامپ خواسته» خارج شود. کاری که قطعا به نفع منافع ملی ما خواهد بود.
غلامرضا بنی اسدی: ظریف، دکتر محمد جواد ظریف را به هیچ عنوان «غربگرا» نباید خواند، حتی اگر مدت مدیدی در غرب زندگی کرده باشد. حکایت آن ماندگاری را این نکته به واقعیتی مشحون از حقیقت تبدیل می کند که جواد ظریف هر کجا که اقامت «برای ایران» است، مقیم بوده. او نه غربگرا (به فتح گاف) است و نه با «غرب_ گرا»ها (به کسر گاف) نسبتی دارد. اتفاقا او بیشترین زخم ها را از دشنه مدعیانی می خورد که عملا به غرب، گرا می دهند. از پشت هم زخم می خورد در حالی که همه حواسش به میدان رو به روست.
او در هر کجای عالم رفتار خود را در سپهر کلان سیاست حکمت و عزت و مصلحت تنظیم می کند. آخرین نمونه اش همین کلان پروژه ای که با شرق عملیاتی شد و امضای ظریف را پای خود دارد. سندی راهبردی که قطعا راه گشا و حتی افق گشا خواهد بود. کاش می شد در سایه همین سه گانه راهبردی سیاست خارجی، این فرصت فراهم می شد تا میز چپه شده توسط آن یانکی تاجر مرگ، دوباره سر جای خود قرار گیرد تا با هدایت های رهبری و کاردانی دیپلمات های توانمند ایران، توامان با نگاه به شرق، روابط مان با غرب هم از حالت «ترامپ خواسته» خارج شود. کاری که قطعا به نفع منافع ملی ما خواهد بود.
برای این هم باید سربازان و سرداران دیپلماسی را با حمایت تمام، باز به میدان گسیل داریم تا معبر بگشایند و شرایط را برای بهتر شدن اوضاع و پیروزی جبهه خودی فراهم کنند. اگر چه دیر است اما هنوز هم شدنی است اگر همه توان ها هم افزا شود. اگر برخی ها به جای جناح گرایی و خواب برای صندلی قدرت، حساب خود را با منافع ملی تنظیم کنند. برای این هم در این سال نو باید به این فهم اخلاقی و ناظر به منافع ملی برسیم ونه تنها مراقب کلمات مان باید باشیم که به گمان هایی که در ذهن نقش می بندد یا نقش می بندند دیگران هم حواس مان باید باشد.
«ان بعض الظن اثم» را برای هشدار به ما فرموده است حضرت حق، تا پا از مرز حق فراتر نگذاریم. کلمات را هم حساب شده باید بر زبان راند و بر کاغذ نشاند. کادر بندی شده و حتی «آن کادر» شده باید گمانه زد و به بیانش کلمات را شمار کرد. این درس اخلاق و رسم جوانمردی است. چیزی که متاسفانه در غبار غفلت از دیده پنهان می ماند تا برخی ها آشکارا زبان به ناپرهیزکاری بگشایند و خود را نسبت به بیان هر حرفی و هر تهمتی مجاز بدانند.
برای این نه تنها از خلق طلبکار می شوند که حساب بستانکاری خود از خدا را هم بلند تر می پندارند غافل از این که خداوند احکم الحاکمین است و اعدل العادلین نیز هم. ذرات را به حساب می آورد و حروف را هم حساب پس می کشد. به حکم عقل و اخلاق گردن نهیم و مراقب کلمات مان باشیم.
نظرات کاربران :